نويسندگان:يونس اميري شوکي
محمد صادق جنابي
ليلا قليچي
مريم خداوردي پور

 

1- معلم و تغيير رفتار

تغيير رفتار يکي از موضوعات مهمي است که همه معلمين با آن سروکار دارند. هر معلمي بايد بتواند در مواقع لازم تا حدود زيادي رفتار خود و دانش آموزانش را تغيير دهد. هر فردي در مسير زندگي خود بتدريج متوجه مي شود که بايد برخي از رفتارهايش را تغيير دهد تا در آينده دچار مشکلات و اشتباهات کمتري شود و با سهولت بيشتري به موفقيت در کارهايش برسد. معلمين از اين قاعده کلي مستثني نيستند و علاوه بر اينکه در زندگي شخصي خود نياز به اعمال تغييراتي در رفتار خود دارند در زندگي شغلي خود هم نيازمند تجديد نظرهايي در الگوهاي رفتاريشان هستند.
دانش آموزان از نظر الگوهاي رفتاري، با توجه به نيازها و شرايط زيستي، جسمي، محيطي، رواني، تربيتي و آموزشي داراي تفاوت هايي هستند. گاهي اوقات اين تفاوتها قابل ملاحظه اند و مي توانند در روند اداره ي کلاس توسط معلم، ايجاد اختلال کنند. برخي رفتارها را مي توان اختلال رفتاري يا رفتارهاي نابهنجار ناميد. اکثر رفتارهاي نابهنجار مي توانند نظم کلاس و محيط آموزشي را با مشکلاتي مواجه سازند. در چنين شرايطي نياز به تغيير رفتار احساس مي شود. معمولاً معلمين با توجه به تجربه و خلاقيت خود، جهت تغيير رفتار دانش آموزاني که رفتارهاي نامطلوب دارند اقداماتي را انجام مي دهند. اقدامات معلمين، خود به نوعي تغيير رفتار در آن ها است. تغيير رفتار معلم معمولاً منجر به تغيير در رفتار دانش آموزان مي شود. در اکثر موارد، اين تغيير رفتارها موقتي است. ساعتي بعد، رفتار معلم به حالت قبلي خود برمي گردد ولي معمولاً رفتار دانش آموزان در کلاس تا حدودي محافظه کارانه باقي مي ماند.

2-انواع تغيير رفتار

تغييرات رفتاري چه در دانش آموزان و چه در معلمين به سه صورت است:

الفـ تغيير دائمي که به صورت عادت در مي آيد:

در صورتي که تغيير رفتار مورد نظر تغييري مطلوب باشد، اين نوع تغييرِ رفتار بسيار پسنديده است ولي همه افراد نمي توانند به آساني چنين تغييري را در رفتار خود يا ديگران ايجاد کنند. بسياري از معلمين انتظار دارند همه دانش آموزان فقط با يک تذکر يا يادآوري، به چنين تغييري برسند. از آنجايي که چنين انتظاري فقط در مواردي نادر برآورده مي شود مي تواند يکي از عوامل مهم ايجاد استرس در معلمين و دانش آموزان باشد. بنابراين، لازم است چنين معلمي نوع انتظارات خود از دانش آموزان را تغيير دهد.

بـ تغيير موقتي از چند دقيقه تا حداکثر يک روز:

بسياري از موارد تغيير رفتاري در دانش آموزان، از اين گونه تغييرات است. معمولاً بسياري از معلمين وقتي با چنين تغييراتي مواجه مي شوند بنا را بر تغيير نوع (الف) مي گذارند ولي پس از مدت کوتاهي متوجه تکرار رفتار نامطلوب در همان دانش آموز مي شوند. در چنين شرايطي، احتمال عصباني شدن و استرس در معلمي که انتظار تغيير نوع (الف) را دارد بسيار زياد مي شود. اگر معلم تغيير نوع (الف) را فقط در مواردي نادر انتظار داشته باشد و انتظار تغيير نوع (ب) را در اکثر موارد داشته باشد احتمال حفظ آرامش و عصباني نشدن او بسيار بيشتر خواهد شد؛ زيرا آنچه که اتفاق افتاده است و آنچه که انتظارش را دارد با هم مطابقت دارند. در اين صورت، بهداشت رواني معلم و دانش آموزان بهتر رعايت مي شود.

جـ تغييري تقريباً دائمي ولي فقط در حضور عامل بازدارنده يا شرايط خاص:

بسياري از تغييرات ايجاد شده در دانش آموزان که از نوع (الف) به نظر مي رسند واقعاً از نوع (الف) نيستند بلکه از نوع (ج) هستند. از آنجايي که معلم معمولاً هميشه رفتار مطلوب را مشاهده مي کند معمولاً بنا را بر رفتار نوع (الف) مي گذارد. بهتر است معلم انتظار اين نوع تغيير رفتار را نيز داشته باشد تا اگر رفتار نابهنجار مورد نظر را در خارج از کلاس درس يا محيط آموزشي مشاهده کرد برايش مايه ي تعجب نباشد و زمينه ي استرس را در او فراهم نکند.
بسياري از اقداماتي که آسيب شناس گفتار و زبان در برنامه ي بهداشت صوتي براي معلّمين پيشنهاد مي کند بايد به گونه اي انجام شوند که بتدريج باعث ايجاد تغييري از نوع (الف) در رفتار معلّم باشيم. مثلاً اگر قرار است معلّم دست از رفتارهاي مضرّي مانند پر حرفي و پرخوري بردارد و رفتارهاي ايمن تري مانند به اندازه حرف زدن و به اندازه خوردن را جايگزين آن ها نمايد بتدريج بايد به اين رفتارهاي پسنديده عادت کند. همين طور رفتارهاي نامناسب ديگري مانند بلند حرف زدن نيز بايد ترک شوند و رفتارهاي مناسبي جايگزين آن ها شود که آسيب شناس گفتار و زبان آن ها را پيشنهاد مي کند، در جلسات درماني مورد تمرين قرار مي دهد و توصيه هاي لازم را براي عادت کردن به اين رفتارهاي جديد پيشنهاد مي کند.

3-تشويق و تنبيه

تشويق و تنبيه دو اصطلاح کاملاً آشنا براي معلمين و دانش آموزان هستند. با وجود اين، بهتر است اندکي دقيق تر به مفهوم آن ها توجّه کنيم. تنبيه از نظر ريشه ي لغوي در زبان فارسي، با کلمه ي تَنَبُّه يا بيداري هم خانواده است و به معني بيداري و آگاهي ويژه اي است که مي تواند منجر به تغيير رفتاري خاصي در فرد شود. عامّه ي مردم تنبيه را معادل کتک زدن يا چيزي معادل آن در نظر مي گيرند. اگر گفته شود دانش آموزي تنبيه شده است معمولاً تصوّر مي شود که معلم يا ناظم مدرسه او را با چوب يا دست کتک زده است. منظور ما از تنبيه، کتک يا چيزي شبيه به آن نيست. منظور ما از تنبيه، هر اقدامي است که موجب کاهش رفتار نامطلوب مي شود. اگر دانش آموزي رفتار نامطلوبي را انجام داد و معلم به او بگويد "آفرين" ، و اين کلمه ي تحسين باعث کاهش رفتار مورد نظر شود، از نظر ما آن دانش آموز تنبيه شده است. اگر به کسي جايزه داده شود يا به عنوان سرگروه انتخاب شود و اين اقدامات باعث کاهش يا حذف رفتار خاصي در او شود، ما آن جايزه يا عنوان سرگروهي را تنبيه مي ناميم.
تشويق عبارت است از اقدامي که باعث افزايش احتمال وقوع يک رفتار در فرد مورد نظر مي شود. اگر فردي را به خاطر کاري که کرده است کتک بزنند و در نتيجه ي کتک زدن، صدور رفتار مورد نظر در آن فرد بيشتر شود، ما آن کتک زدن را تشويق مي ناميم. عامه ي مردم معمولاً تعريف و تمجيد کلامي از رفتار فرد يا دادن جايزه را تشويق به حساب مي آورند. اگر تعاريف ارائه شده در بالا را مورد توجه قرار دهيم، جايزه هم مي تواند تشويق باشد و هم تنبيه؛ بکار بردن کلمات يا عبارات تحسين آميز از سوي بزرگسالان نيز مي تواند هم تشويق باشد و هم تنبيه؛ همين طور، توبيخ کلامي يا نهي کردن نيز مي تواند هم نقش تنبيهي داشته باشد و هم نقش تشويقي. بنا براين، بايد به اين نکته ي بسيار مهم توجه داشت که نتيجه ي اقدامي که انجام مي شود تعيين مي کند که آن اقدام تنبيه به حساب آيد يا تشويق، نه تصوّري که از آن اقدام در ذهن داريم. نکته ي مهم ديگري که در باره ي کاربرد عملي تشويق يا تنبيه بايد مورد توجه معلمين عزيز قرار گيرد اين است که با توجه به خصوصيّات دانش آموز مورد نظر و نيز با توجه به شرايط موجود، بتوانند نتيجه اقدام خود را تقريباً پيش بيني کنند. اگر از قبل مشخص است که تنبيه يا تشويق مؤثر واقع نخواهد شد، بهتر است اقدامي صورت نگيرد، يا اقدام مناسب و مؤثر ديگري بکار برده شود، يا بکارگيري تشويق يا تنبيه مؤثر به زمان ديگري موکول شود. يکي از منابعي که مي تواند در يافتن مصاديق مختلف تشويق و تنبيه بسيار مفيد واقع شود تجارب ارزنده ي معلّمين با سابقه است.
کاربرد تنبيه و تشويق فقط در مورد دانش آموزان نيست بلکه در مورد هر تغيير رفتاري کاربرد دارد. آسيب شناس گفتار و زبان و حتّي خودِ معلّم نيز مي تواند از تنبيه و تشويق، در فرآيند تغيير رفتارهاي نامناسبي که بر صداي معلّم اثر منفي دارند استفاده کند. معلّم مي تواند به خاطر هر بار يا هر هر چندبار موفقيت در انجام رفتارِ هدف، به خودش امتياز بدهد يا به خاطر عدم موفقيت در انجام رفتارِ هدف، به خودش امتياز منفي بدهد. در اين صورت، او از تنبيه و تشويق استفاده کرده است. اگر چنين کاري را آسيب شناس گفتار و زبان انجام دهد، او نيز از تنبيه و تشويق استفاده کرده است.

4-عوامل مؤثر بر تغيير رفتار و موانع آن

عوامل زيادي وجود دارند که بر رفتار مؤثرند. برخي از اين عوامل عبارتند از: خانواده، مدرسه يا محل کار، دوستان، برادران و خواهران، تلويزيون، راديو، فيلم ها، فرهنگ و اجتماع. اين عوامل مي توانند باعث ايجاد يک رفتار جديد يا تغيير يک رفتار موجود يا باعث افزايش و کاهش موارد وقوع يک رفتار شوند. مشکلات رفتاري دانش آموزان مي تواند بهداشت رواني معلم را در محيط کار به خطر اندازد. در اين مبحث، بيشتر بر تغييرات رفتاري دانش آموزان تأکيد شده است؛ ولي اکثر مطالب اين مبحث با اندک تغييراتي، در مورد بزرگسالان و حتي خود معلم نيز صادق است. بايد توجه داشت که در بهداشت صوتي، ممکن است معلم با تغييراتي در رفتار خود نيز سروکار داشته باشد.
نقش خانواده در شکل گيري يا تغيير رفتار معلمين يا دانش آموزان بسيار مهم است. ويژگي هاي شخصيّتي و رفتاري اعضاي خانواده يا والدين يا برادران و خواهران اثرات بسيار مهمي بر شخصيت و رفتار معلم يا دانش آموز دارد. بدون در نظر گرفتن خانواده، معمولاً نمي توان به آساني تغييراتي اساسي را در رفتار معلم يا دانش آموز ايجاد کرد ولي اين يک قاعده ي کلي يا صددرصد نيست. امنيت و بهداشت رواني خانواده، نقش مهمي را در ايجاد رفتارهاي مطلوب و دوري از رفتارهاي مطلوب ايفا مي کند. بهتر است معلم فقط ظاهر را نبيند بلکه به عوامل ايجاد کننده رفتار نيز توجه داشته باشد. اگر چند روزي روابط اعضاي خانواده رو به تيرگي نهد و تقريباً هر شب شرايط عاطفي و رواني ناامني بر خانواده حکم فرما شود اثرات مخرب زيادي بر معلم يا دانش آموز خواهد داشت. اگر دانش آموزي به تازگي حواس پرت شده است حتماً بايد عاملي وجود داشته باشد. شايد ناامني محيط خانه باعث بروز چنين رفتاري در او شده است، و شايد عامل ديگري مانند پيدا کردن دوستاني جديد با رفتارهايي جديد باعث اين تغيير رفتار در دانش آموز شده است، شايد مشاهده چند فيلم يا عکس باعث وارد شدن اطلاعات خاصي در ذهن او شده و منجر به ايجاد تمايل به انجام رفتارهايي جديد در او شده است که با نگرش ها و ارزش هاي قبليش در تضاد است و نتيجتاً باعث دل مشغولي و حواس پرتي در او شده است، و بسياري از شايدهاي ديگر. بنابراين، مشاهده ي يک رفتار نبايد باعث اقداماتي نسنجيده از سوي بزرگترها شود. بسياري از معلمين خوب مي دانند که بايد ياد گرفت سنجيده تر و حساب شده تر عمل کرد و به عوامل پشت پرده نيز توجه کرد.
امروزه نقش تلويزيون نيز بسيار مهم است و در تغيير يا ايجاد رفتارهاي مختلف در دانش آموزان نقش بسزايي دارد. برنامه هاي تلويزيوني هر روز ساعت ها دانش آموزان و حتي والدين آن ها را جذب خود مي کند و بسياري از فرصت هايِ تعاملِ بين افراد خانواده را از آن ها سلب مي کند.
نقش کامپيوتر در رفتار کودکان و دانش آموزان نيز موضوعي است که بايد مورد توجه قرار گيرد. نقش اين ابزارِ بسيار کارآمد، روز به روز بيشتر و بيشتر مي شود. متأسفانه اثرات نامطلوب زيادي وجود دارند که از اين ابزار پيشرفته عايد کودکان مي شوند که نتيجه ي استفاده ي نادرست از آن است. يکي از مهمترين عوامل مربوط به کامپيوتر، بازي هاي کامپيوتري است. متأسفانه سازندگان بازي هاي کامپيوتري بيشتر به فروش محصولات خود مي انديشند تا به اثرات آن ها بر کودکان. بازي ها علاوه بر برخي نقش هاي مفيدي که دارند بسياري از آن ها به عاملي وقت گير، اعتياد آور و القا کننده ي عجله، خشونت و احساس ناامني در کودکان تبديل شده اند.
محيط مدرسه به عنوان يک نهاد اجتماعي در شکل گيري و تغيير رفتار معلّمين و دانش آموزان نقش بسزايي دارد. معلّم خودش عامل بسيار مهمي است که ميزان تأثيرگذاري او تا حدود زيادي به ويژگي هاي شخصيتي و رفتاريش بستگي دارد. يک معلّم با سابقه، مجرّب و انديشمند وقتي که با رفتار يا رفتارهاي نابهنجار در دانش آموزانش مواجه مي شود بي حساب و کتاب با آن مقابله نمي کند بلکه جوانب کار را بخوبي مي سنجد و سعي مي کند بهترين راه را برگزيند؛ راهي که او با در نظر گرفتن عوامل زيادي طرّاحي مي کند و به اثر بخشي اقدام خود اطميناني نسبي دارد؛ و اگر به اثر بخشي اقدام خود اطمينان نداشته باشد از اقدام مقابله اي پرهيز مي کند، زيرا مي داند اقدام حساب نشده و نادرستي که اثر بخشي آن چندان مشخص نيست مي تواند اثر معکوس داشته باشد.
يک نکته ي بسيار مهم اين است که ما در اثر تکرار رفتارهايي که داريم، به آن ها عادت کرده ايم. عادت ها بتدريج ايجاد مي شوند ولي وقتي قديمي شدند ديگر به سختي مي توان آن ها را تغيير داد و عادت ديگري را جايگزين آن کرد. تغيير رفتار يک عمل ساده نيست بلکه فرايند پيچيده اي است که بسياري از عوامل در آن نقش دارند. بنابراين، جهت تغيير رفتار بايد عميقاً انديشيد، به عوامل مؤثر در آن مورد خاص توجه کرد و راه هاي بهينه ي رسيدن به هدف را مورد بررسي قرار داد.
شخصيّت شامل ارزش ها، نگرش ها و رفتارهاي هر فرد است. آسان تر مي توان رفتارها را تغيير داد ولي تغيير نگرش ها و ارزش ها کار بسيار مشکل تري است. مجموعه ي رفتارهايي که فرد به انجام آن ها عادت مي کند بر تثبيت يا تغيير نگرش ها و ارزش ها اثر بسزايي دارند. دانستن و آگاهي داشتن، براي تغيير رفتار کافي نيست بلکه عمل کردن به دانسته ها، عادت کردن به آن ها و اثر پذيري از عادت به آن ها باعث تغيير رفتار مي شود و اثري تدريجي بر نگرش ها و ارزش ها دارد. دانستن و آگاهي داشتن، براي تغيير رفتار کافي نيست بلکه عمل کردن به دانسته ها، عادت کردن به آن ها و اثرپذيري از عادت به آن ها باعث تغيير رفتار مي شود و اثري تدريجي بر نگرش ها و ارزش ها دارد. اگر دانسته ها و رفتارهاي فرد با نگرش ها و ارزش هايش مطابقت داشته باشد مي تواند باعث تثبيت و ريشه دارتر شدن آن ارزش ها و نگرش ها شود. اگر دانسته ها و رفتارها با نگرش ها و ارزش ها مطابقت نداشته باشد بتدريج مي تواند باعث متزلزل شدن نگرش ها و ارزش هاي فرد شود و او را براي اثرپذيري بيشتر از ديگران آماده سازد.
انگيزه يکي از عوامل مهمّي است که بايد به آن توجه کرد. خوشبختانه در بسياري از موارد مي توان انگيزه را ايجاد کرد يا آن را تغيير داد. مهارت در ايجاد يا تغيير انگيزه هاي مختلف را مي توان يکي از مهمترين ابزارها يا عوامل آموزشي به حساب آورد. نيازها و تمايلات هر فرد او را به سوي رفتارهايي مي کشاند که فرد آن ها را مطلوب مي پندارد. وقتي معلّم مسئوليتي را به دانش آموزي پرانرژي و شلوغ واگذار مي کند ممکن است باعث ايجاد انگيزه هاي رفتاري خاصي در او شود که اگر بتوان زمينه هاي ديگر را نيز برايش فراهم کرد، مي توان تغييرات خاصي را در رفتار او انتظار داشت؛ اما بايد توجه داشت که اين مسئله به صورت "دو دو تا چهارتا" نيست بلکه عوامل معلوم و مجهول زيادي در آن نقش دارند؛ بنابراين، بايد منتظر نتايج اقدامات انجام شده بود و براي اقدامات مناسب بعدي نيز آماده شد.
دانش مطلوب، احساس نياز و داشتن انگيزه براي تغيير رفتار، از عوامل مثبت مهمّي هستند که هر معلّمي به آن ها توجه دارد. مهم تر و شايد مشکل تر اين است که معلّم در مورد تغييرات رفتاري خود نيز به اين نکات توجه داشته باشد.
در تغيير رفتار، علاوه بر اينکه عوامل مثبتي وجود دارند که به تغيير رفتار کمک مي کنند عواملي هم وجود دارند که مانع تغيير رفتار مي شوند و حتماً بايد به آن ها توجه نمود. مهم ترين موانع تغيير رفتار عبارتند از:
- تعلل ورزيدن يا تسامح (1)
- اعتقادات يا باورهايِ اشتباهِ از پيش شرطي شده
- احساس سرخوشي (2)
- احساس رضايت از خود (3)
- ريسک کردن يا تن در دادن به مواجهه با خطر (4)
- درگير بودن با کارهاي زياد يا پيچيده
- احساس بي تفاوتي (5) و بيچارگي (6)
- مطرح کردن دلايل عقلاني (7)
- توهمِ شکست ناپذيري (8)

پي‌نوشت‌ها:

1. procrastination
2. gratification
3. complacency
4. risk complacency
5. indifference
6. helplessness
7. rationalism
8. illusions of invincibility

منبع مقاله :
اميري شوکي، يونس، جنابي، محمد صادق، قليچي، ليلا، خداوردي پور، مريم؛ (1385)، بهداشت صوت براي معلمان، [بي جا]: انديشمند، چاپ اول